مجله خردسال 54 صفحه 4

کد : 95951 | تاریخ : 17/07/1382

نامه­ی پدر سرور کتبی یک روز نامه­ای از پدر رسید. گلی خوشحال شد و نامه­ی پدرش را باز کرد. اما هر کاری کرد نتوانست نامه را بخواند. گلی با غصه گفت: «حالا چه­کار کنم؟ از خانه بیرون آمد. یک بلبل کنار بوته­ی گل سرخی نشسته بود. گلی گفت: «بلبل ناز نازی؟ می­توانی نامه­ی پدرم را بخوانی؟» بلبل پرید روی نامه و گفت: «جیک جیک... جیکو جیکو جیک جیک. .. جیکو جیکو»

[[page 4]]

انتهای پیام /*