مجله خردسال 56 صفحه 3

کد : 96006 | تاریخ : 01/08/1382

بامن­بیا... دوست من سلام. من مار هستم. بی­دست و پا اما قشنگ و رنگ­رنگ، همه از نیش من می­ترسند. اما من همیشه هم خطرناک نیستم. توی سوراخ­ها، زیر سنگ­ها و لای بوته­ها زندگی می­کنم. گاهی هم به شاخه­های درخت می­پیچم و مثل یک شاخه­ی خشک بی­حرکت می­مانم. بعضی از ما در آب زندگی می­کنیم. بعضی­ها در صحرا و بعضی­هایمان هم در­ جنگل! من از طرف همه­ی مارهای صحرایی و دریایی و جنگلی، برای تو سلام آورده­ام. برای تو که با همه­ی حیوانات مهربان هستی. آمده­ام تا کنار تو دوست خوبم، چیزهای تازه یاد بگیرم و قصه­های قشنگ بخوانم. حالا با من بیا...

[[page 3]]

انتهای پیام /*