مجله خردسال 57 صفحه 3

کد : 96034 | تاریخ : 08/08/1382

با­من­بیا ... دوست من سلام. من برگ پاییزی هستم. زرد و قرمز و نارنجی! لبـاس تازه­ام را ببین. فصل پاییز آن را برایم درست کرده است. دیروز باد آمد و مرا از شاخه جدا کرد. من و برگ­های دیگر، با باد می رویم تا همه جای دنیا را بگردیم. من سـفر را خیلی دوسـت دارم. به درخت قول داده­ام که بهـار برگردم و از چیزهایی که دیده­ام برایش حرف بزنم. امروز هم پیش تو آمدم تا وقتی مجله را ورق می­زنی همراه تو باشم. مثل تو شعر بخوانم و نقاشی بکشم. بازی کنم و کاردستی­های قشنگ درست کنم. حالا مداد رنگی­هایت را بردار و با من بیا ...

[[page 3]]

انتهای پیام /*