مجله خردسال 58 صفحه 21

کد : 96080 | تاریخ : 15/08/1382

6) جغد گفت: « من می­توانم سرم را به هر طرفکه میخواهم بچرخانم.» 5) نوک سیاه گفت:«من می­توانم توی آب هم روی یک پا بایستم!» 8) جغد گفت:«ولی من بدون این که گردنم را دراز کنم می­توانم ملخ بگیرم.» 7) نوک سیاه گفت:« من می­توانم گردنم را دراز کنم و ماهی بگیرم.» (آن روز جغد و نوک سیاه آن قدر با هم حرف زدند که هوا تاریک شد وما نتوانستیم عکسبیشتری ازآن­ها بگیریم!

[[page 21]]

انتهای پیام /*