مجله خردسال 59 صفحه 6

کد : 96093 | تاریخ : 22/08/1382

دخترک به زیر پایش نگاه کرد. قالی پر از گل و پرنده و لالایی بود. سرش را روی گل­های قالی گذاشت و با صدای لالایی مادر به خواب رفت. باد او را دید. در چمنزار چرخی زد و گفت: «دخترک خوابیده!» مادر خندید در حالی که لالایی می­خواند پشم­های گوسفندها را چید.

[[page 6]]

انتهای پیام /*