مجله خردسال 62 صفحه 3

کد : 96146 | تاریخ : 13/09/1382

بامن بیا... دوست من سلام. من گوجه­فرنگی قرمز و رسیده­هستم! با کاکل سبز قشنگ روی سرم. یک روز باغبان مرا از بوته­ام چید تا بتوانم پیش تو بیایم. به مزرعه­ای که من درآن به دنیا­آمدم جالیز می­گویند. جالیز ما پر بود از بادمجان وخیار وکدو و­یک عالمه گوجه­فرنگی قرمز و رسیده مثل خودم! حتما می­دانی که من پر از ویتامین هستم.گاهی به شکل رب و گاهی به شکل سس در می آیم و غذاهایی را که می­خوری خوشرنگ وخوشمزه می­کنم. حالا همین طور که­اسم غذاهایی را که گوجه­فرنگی، رب یا سس دارند می­گویی. مجله­را ورق بزن و با­من بیا...

[[page 3]]

انتهای پیام /*