مجله خردسال 82 صفحه 18

کد : 96693 | تاریخ : 17/02/1383

پسرک گفت: «کاش به جای این خراب و شکسته، یک ی قشنگ، پر از و این جا بود.» می­خواست بگوید: «خب را برمی­داریم و به جای آن و می­کاریم ویک ی قشنگ درست می­کنیم.» امـا نگفت چون هــا که نمــی­توانند حرف بزنند! اما مثل این که پسرک هم به همان چیزی فکرکرده بود که می­خـواست بگوید. چون با خوشحالی را برداشت و به خانه رفت. پدر در خانه بود. پسرک گفت: «می­خواهم یک پر از و درست کنم.» پدر با تعجب پرسید: «کجا؟» پسرگفت: «نزدیک خانه­ی ما، یک شکسته و خراب است. می­خواهم را بردارم و به جای آن و بکارم.»

[[page 18]]

انتهای پیام /*