مجله خردسال 91 صفحه 3

کد : 96902 | تاریخ : 18/04/1383

با من بیا... دوست من سلام من پشه هستم! از یک مرداب دور به این جا آمده­ام. چیزی نمانده بود قورباغه مرا بگیرد و بخورد ولی من با یک چرخش تند از زبان درازوچسبناک او فرار کردم و آمدم پیش تو. شبها که تو می­خوابی، من اصلا خوابم نمی­آید. دم گوش تو وز وز می­کنم تا بیدار شوی و با من بازی کنی. ولی تو همیشه از کار من عصبانی می­شوی. خوب، من پشه هستم، چه کنم؟ یک پشه­ی کوچولو که امروز مهمان تو شده­ام. حالا مجله را ورق بزن و با من بیا...

[[page 3]]

انتهای پیام /*