مجله خردسال 100 صفحه 18

کد : 97169 | تاریخ : 19/06/1383

گفت:«من خیلی دوست دارم. پس می­آورم. یک تکه بزرگ را با خودش برد و در گذاشت. بعد بیرون آمد و به گفت:«حالا نوبت تو است.» گفت:«من را خیلی دوست دارم!» ، را برداشت و برد در گذاشت. آن وقت از بیرون آمد و به گفت:

[[page 18]]

انتهای پیام /*