مجله خردسال 106 صفحه 22

کد : 97285 | تاریخ : 30/07/1383

مهمان من و مادر می­خواستیم چای بخوریم. یک برگ کوچولوی چای توی استکان من بود. مادر گفت: « برایت مهمان می­آید.» به استکان مادر نگاه کردم. استکان چای او برگ چای نداشت. گفتم:«برای شما مهمان نمی­آید؟» مادر خندید و مورچه­ی کوچولوی کنار قندان را نشان داد و گفت:« این هم مهمان تو!» با یک قند بزرگ از مورچه­ی کوچولو پذیرایی کردم.

[[page 22]]

انتهای پیام /*