مجله خردسال 108 صفحه 18

کد : 97337 | تاریخ : 14/08/1383

صدا هر لحظه بلند و بلندتر می­شد. گفت:«شاید یک­گاو بزرگ­ آمده!» گفت:«نه! شاید یک روباه بزرگ بزرگ آمده!» گفت:«بپر، برو آن طرف ها ببین ­این صدای چیست.» گفت:«من می­ترسم! تو مزرعه هستی. تو برو ببین ­صدای ­چیست.» ،هم می­ترسید و هم دلش می­خواست­ ببیند آن ­طرف ها چه خبرشده. همین موقع پر زد و روی ها کنار نشست. با خوش­حالی­ جلو رفت وگفت:«دوست عزیز! ی زیبا ! برو ببین این صدای چیست؟»

[[page 18]]

انتهای پیام /*