مجله خردسال 113 صفحه 3

کد : 97434 | تاریخ : 19/09/1383

با­من­بیا ... دوست من سلام من دندان هستم. دندان شیری تو! وقتی خیلی کوچولو بودی در دهان تو به دنیا آمدم و با تو بزرگ شدم. می­دانی چرا به من دندان شیری می­گویند؟ چون وقتی تو هفت ساله می­شوی، من کم­کم لق می­شوم و می­افتم. آن وقت دندانهای سفید و محکمی به جای من در می­آیند که همیشه با تو می­مانند. من حمام کردن با خمیر دندانهای خوش­بو و مسواک را خیلی دوست دارم. دلم می­خواهد خانه­ام همیشه پاک و خوش­بو باشد. می­دانی خانه­ی من کجاست؟! آفرین به تو! حالا دست مرا بگیر و با من بیا ...

[[page 3]]

انتهای پیام /*