این درخت
رو میبینی؟
هی ی ی
ی ی یه!
قرچ
حالا
تو یک درخت
رو از ریشه
در بیار!
من؟
ناگهان جیقیل به یاد حرفهای سنجاب کوچولو میافتد
فهمیدم!
یک وقت نشینیها، موشهای
کور، ریشة این درخت رو خوردندو
حسابی شُل شده، یک تکونش بدی
میفته روی سرت.
وای؟
[[page 15]]
انتهای پیام /*