مجله خردسال 132 صفحه 22

کد : 97901 | تاریخ : 15/02/1384

یک درخت چهار تا کلاغ کلاغ­ها و پارک افسانه شعبان نژاد چهار تا کلاغ پریدند، به یک پارک رسیدند. بالهای خود را بستند، روی درخت نشستند. کلاغ اولی گفت: «به به! چه تابی!» بعد روی تاب پرید و بازی کرد. کلاغ دومی گفت: «به به! چه سرسره­ای!» بعد روی سرسره پرید و بازی کرد. کلاغ سومی گفت: «به به! چه چرخ و فلکی!» بعد روی چرخ و فلک پرید و بازی کرد. کلاغ چهارمی گفت: «وای وای! چه صدایی! جوجههایمان توی­لانه گرسنهاند و قارقار، ما را صدا می­کنند.» کلاغ چهارم به آسمان پرید. سه تا کلاغ بازیگوش هم به آسمان پریدند. پارک، تنها شد.

[[page 22]]

انتهای پیام /*