قصهی حیوانات 5) همه با خوش حالی به دنیا آمدن جوجه کوچولو را به هم خبر میدادند. 6) وقتی پدر جوجه کوچولو خبر را شنید، بالهایش را باز کرد و خدا را شکر کرد. 7) و همان روز، این عکس قشنگ را از جوجه کوچولو و مادر مهربانش گرفت!