مجله خردسال 139 صفحه 21

کد : 98010 | تاریخ : 08/06/1395

5) بچهها در گوشه­ای پنهان شدند. 6) موش خرما پشت تپه ایستادوفریاد زد: «چه قدر دلم می­خواهد یک روباه بخورم!» 7) روباه صدا را شنید، اما موش خرما را ندید، از ترس پا به فرار گذاشت. 8) بعد از فرار روباه، موش خرما ایستاد و غش غش خندید.

[[page 21]]

انتهای پیام /*