مجله خردسال 148 صفحه 17

کد : 98202 | تاریخ : 03/06/1384

با معرفی شخصیتهای داستان به کودک ازاو بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند پرنده کفشدوزک موش گربه قوی­ترین شیر گوسفند یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز وقتی که روی برگ­ها دراز کشیده بود، چشمش به یک افتاد. هم را دید و تصمیم گرفت او را بخورد. وقتی دید با دهان باز به طرف او می­آید، پا به فرار گذاشت و رفت لا به لای چمن­ها. اما می­خواست هر طور شده او را بگیرد. لا به لای چمن­ها را دید. پرسید: «چی شده؟ چرا این قدر ترسیده­ای؟»

[[page 17]]

انتهای پیام /*