مجله خردسال 176 صفحه 19

کد : 98876 | تاریخ : 18/12/1384

همه جا را گشت، اما توی آب نبود. گفت: «شاید وقتی میافتاده پایین، لابهلای شاخهها گیر کرده باشد.» پرواز کرد تا لابهلای شاخهها بگردد. ناگهان فریاد زد: «پیدا شد! پیدا شد!» پشت یک ابر کوچولو خوابش برده بود. و با خوش حالی به آسمان نگاه کردند. ابر را آرام کنار زد و را بوسید و گفت: «شب به خیر!» به گفت: «شب به خیر!» به گفت: «شب به خیر!» ﺧﻨﺪﻳﺪ و همه به خواب رﻓﺘﻨﺪ، یک خواب خوب و شیرین.

[[page 19]]

انتهای پیام /*