مجله خردسال 178 صفحه 17

کد : 98930 | تاریخ : 17/01/1385

اردک کوزه مورچه کوزه­ی عسل قورباغه موش یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود. یک روز وقتی که مشغول بازی بود، یک پیدا کرد. نمی­توانست توی را ببیند. برای همین هم نمی­دانست توی چه چیزی است. از آن جا می­گذشت که را دید. بو کشید و بو کشید و با خوش­حالی رفت توی . گفت: « جان! چی توی است؟»

[[page 17]]

انتهای پیام /*