مجله خردسال 187 صفحه 6

کد : 99087 | تاریخ : 18/03/1385

سگ گله و چوپان به طرف گرگ رفتند. گرگ از ترس پا به فرار گذاشت. سگ گله هم به دنبال او رفت. گرگ در حالی که می­دوید به سگ گفت: «پس چرا صدای ساز چوپان نمی­آمد؟!» سگ گفت: «ساز چوپان برای گوسفند­ها است نه برای گرگ­ها!» گرگ گفت: «ولی بع بع گوسفند­ها برای گرگ­هاست!» سگ گفت: «صدای بع بع گوسفند­ها برای بیدار کردن سگ­هاست!» گرگ گفت: «پس چه صدایی برای گرگ­هاست؟» سگ خندید و گفت: «صدای واق واق سگ­ها!» گرگ در حالی که از ترس می­لرزید، دور و دور تر شد و دیگر هیچ کس او را ندید.

[[page 6]]

انتهای پیام /*