مجله خردسال 200 صفحه 19

کد : 99548 | تاریخ : 16/06/1385

«نترس جان! پشت من بشین تا تو را به پایین ببرم.» گفت: «نه! نه! من می­ترسم!» کمی فکر کرد و به سراغ رفت و از او خواست تا به کمک کند. نزدیک آمد و فریاد زد: «به! به! ! من خیلی دوست دارم!» وقتی چشمش به افتاد، از ترس خودش را از پایین انداخت و پا به فرار گذاشت. و و و ،آن­قدر خندیدند که روی زمین افتادند!

[[page 19]]

انتهای پیام /*