مجله خردسال 202 صفحه 20

کد : 99605 | تاریخ : 30/06/1385

قصهیحیوانات 2) مشغول آب خوردن بود که... 1) خاکستری وقتی به جنگل رسید، هیچ دوستی نداشت. 3) گرگ جوانی، او را دید. 4) خاکستری میخواست کاری کند که گرگ را بخنداند. برای همین هم پرید توی آب.

[[page 20]]

انتهای پیام /*