مجله خردسال 212 صفحه 19

کد : 99800 | تاریخ : 09/09/1385

گفت: «نه! باید کارم کنم. نباید روز بخوابم.» گفت: «پس چرا از و آواز خواندن او عصبانی شدی؟» گفت: «من فکر کـردم که ، شبهـا هم آواز میخـواند. اگر فقط روز بخواند، خیلی هم خوب است.» و و به مزرعه برگشتند. با خوشحالی به طرف آنها آمد و گفت: «این بار که به گردش رفتید، مرا هم ببرید!» و و خندیدند. هم خندید، اما نفهمید چرا!

[[page 19]]

انتهای پیام /*