مجله خردسال 215 صفحه 20

کد : 99857 | تاریخ : 30/09/1385

قصه­ی حیوانات 2) یک جوجه­ی سیاه از تخم بیرون آمده بود و دنبال مادرش می­گشت. 1) یـک روز، اردک مشغـول آب بــازی بـود کـه چشمش به چیزی افتاد. 4) او به نزدیک دریاچه رفت و گفت: «کسی یک جوجه­ی سیـاه گم نکرده؟» 3) اردک گـفت: «الان مـی­روم و مـادرت را پیدا می­کنم.»

[[page 20]]

انتهای پیام /*