مجله خردسال 229 صفحه 20

کد : 100025 | تاریخ : 23/01/1386

قصه ی حیوانات پدر و مادر میمون کوچولو داشتند او را تاب میدادند که ناگهان... میمون کوچولو افتاد پایین و چیزی نمانده بود که آب رود خانه او را ببرد. اما پدر فریاد زد:«نترس کوچولوی من! الان تو رو نجات می­دهم.» همه با ترس به پایین نگاه می­کردند و نگران میمون کوچولو بودند

[[page 20]]

انتهای پیام /*