پدرمن...
پدر من یک کشتیگیر است. او خیلی قوی و پر زور است.
پدر من یک عالمه مدال دارد آنها را در مسابقهها برنده شده است.
من اجازه ندارم به مدالهای پدرم دست بزنم. اما یک بار که پدر در مسابقه اول شد، مدال طلایش را به گردن من انداخت و ما با هم عکس گرفتیم.
مادرم آن عکس را به دیوار اتاق زده است. من آرزو میکنم یک روز مثل پدرم قوی و پر زور بشوم.
[[page 22]]
انتهای پیام /*