مجله خردسال 269 صفحه 10

کد : 100659 | تاریخ : 27/10/1386

بچه های تشنه ی امام حمید هنر جو بچه های تشنه ی امام توی خیمه ها تشنه اند در کنار نخل های خشک اسب ها چه قدر خسته اند یک سوار سبز می رسد گردو خاک می شود به پا ناگهان شروع می شود. باز گفتگوی بچه ها شاید این سوار اکبر باشد، یا حبیب آن همیشه دوست خوب گوش کن سکینه جان این صدای مرکب عمو است آمدی عمو، ولی چه دیر مشک تو چه قدر تشنه است آه دستهایت چه شد شانه ات چرا برهنه است

[[page 10]]

انتهای پیام /*