مجله خردسال 271 صفحه 22

کد : 100725 | تاریخ : 11/11/1386

امروز، بابا سرور کتبی امروز بابا به سفر رفت. دل من برای او تنگ شد، برای صدایش، برای نگاهش، برای دست هایش. به حیاط رفتم. آفتاب گرم بود، مثل دست های بابا آسمان زیبا بود، مثل چشم های بابا نسیم مهربان بود، مثل صدای بابا نسیم را بوسیدم. آسمان را بغل کردم. به آفتاب گفتم:« دوستت دارم. من جای خالی بابا را با نسیم و آفتاب و آسمان پر کردم.

[[page 22]]

انتهای پیام /*