مجله خردسال 300 صفحه 16

کد : 101251 | تاریخ : 16/06/1387

یک هفته پدر بزرگ سرور کتبی شنبه پدر بزرگ به دنبا آمد. 1 شنبه پدر بزرگ دنبال مارمولکی دوید. 2 شنبه پدر بزرگ در صف نان ایستاد. 3 شنبه پدر بزرگ با مادر بزرگ عروسی کرد. 4 شنبه پدر بزرگ درختی در باغچه کاشت. 5 شنبه برف بارید و موی پدر بزرگ را سپید کرد. جمعه پدر بزرگ چمدانش را بست و سوار قطار شد. شنبه من از درخت بالا رفتم و برای پدر بزرگ دست تکان دادم. خداحافظ پدر بزرگ ! به امید دیدار!

[[page 16]]

انتهای پیام /*