مجله خردسال 300 صفحه 27

کد : 101262 | تاریخ : 16/06/1387

دست کودک را در دست بگیرید و در حال بازی با انگشتان او این شعر را بخوانید. قصه های پنج انگشت · مصطفی رحماندوست جوجه کوچولو تشنه شده، بیداره برادر او، زود می ره آب می آره قدقدا خانم، مامان اونا، هر دوشون رو می بوسه قوقولی قوقو، بابا جونشون می خنده باباجونشون خروسه پنجمی آهی می کشه می گه:« وا ... هرکسی اینجا خوش حال خدایا! جز منی که یه گربه ام گربه ی چاق و تنها تو این خونه، نه سر دارم نه همسر نه مادر و برادر و نه خواهر!»

[[page 27]]

انتهای پیام /*