مجله خردسال 338 صفحه 6

کد : 101885 | تاریخ : 06/04/1388

را دید. آن را به نوکش گرفت و پر زد و پرید. بادکنک گفت: " کلاغه،دمت کو؟" کلاغ قار زد:"بادکنک از نوکش ول شد و آن پایین، دخترک را دید. بادکنک فریاد زد:" آهای! تو اینجایی؟" دخترک نفس زنان رسید و گفت:" آره، آره من اینجام!" بعد پرید و نخ بادکنک را کشید و از خوشی، دور خودش چرخید.دخترک صدای ماع ماع شنید. بعد هم جیغ و جیغ شنید و قار قار شنید و گاو و میمون و کلاغ را دید. -ماع، جیغ، قار، بازم بازی، بازم بازی ... -باد از ماع جیغ قار بیدار شد و بادکنک خندید. باد دوید. بادکنک دنبال باد دوید. دخترک دنبال بادکنک دوید. گاو دنبال دخترک دوید. میمون دنیال گاو دوید و کلاغ دنبال میمون دوید.

[[page 6]]

انتهای پیام /*