
ترانهها
مصطفی رحماندوست
بابام با کامپیوترش داره کتاب میخونه
اون بلده چی کار کنه
کارشو خوب میدونه
کتاب او، جلد و ورق نداره
از توی کامپیوترش، کتاب رو در میاره
کتاب من،کبوتر کاغذیه
قشنگه
دوستش دارم،
هر کدوم از صفحههای کتاب من یه رنگه!
[[page 27]]
انتهای پیام /*