مجله خردسال 109 صفحه 14

کد : 105349 | تاریخ : 21/08/1383

آم م.... خوشمزه ترین سقفِ دنیاست! م م. ... دیوارها بیسکوئیتِ پرتقالیه همان وقت پیرزنی از درِکلبه، بیرون­امد... ساسان در نقشِ پیرزنِ مهربان! باز از این نقشها به من دادید؟ این آخرین دفعه است که قبول می کنم چند لحظه بعد در داخل کلبه... نیگاه.... پنجرهها از آب نباته نَه شیشه! بیایید تو بچهها! لطفاً پنجره رو نخور هوا سرده، باد می آد توی کلبه! باید قنّاد خبر کنم بیاد و دیوارهایی رو که خوردید تعمیر کنه!

[[page 14]]

انتهای پیام /*