
سبزه
سوسک سنجاقک
سگ سنجاب
سین هفتم
سوسمار سمور
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
روی شاخهی گل نشسته بود که را دید.
از او پرسید: «کجا میروی؟»
گفت: «عید نزدیک است. باید یک سفرهی هفت سین بچینم.»
گفت: «من هم با تو میآیم.»
و رفتند و رفتند.
نزدیک مزرعه را دیدند.
[[page 17]]
انتهای پیام /*