مجله خردسال 136 صفحه 18

کد : 105465 | تاریخ : 12/03/1384

باد وزید و دیوار آن­ها را خراب کرد. صبح، و مشغول ساختن دیوار شدند. اما هنوز کارشان تمام نشده بود که دوباره طوفان شروع شد. گفت: «باید محکم­تری درست کنیم.» گفت: «یک .» و با کمک هم آوردند تا یک محکم درست کنند. بعد از مدت کوتاهی، و ، را درست کردند. آن طرف ماند و این طرف . آن­ها همدیگر را نمی­دیدند. بلند بود و محکم و حیاط خانه­شان خیلی کوچک شده بود. گفت: «این خیلی بلند است.»

[[page 18]]

انتهای پیام /*