مجله خردسال 137 صفحه 17

کد : 105492 | تاریخ : 19/03/1384

ابر خورشید قورباغه مرغ دریایی مرغ دریایی دریاچه لاک­پشت یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز گرم و آفتابی، وقتی­که درست وسط آسمـان بود، روی سنگی کنار نشست و به موج­های نگاه کرد. همین موقع، از پشت سنـگ بیرون آمد و در حـالی که غـرغـر می­کرد گفت: «اگر همین طور بتابد، آب خشک می­شود.» وقتی این را شنید، دلش پر ازغصه شد. او را خیلی دوست داشت و دلش نمی­خواست ، ی آبی و قشنگ را

[[page 17]]

انتهای پیام /*