مجله خردسال 143 صفحه 6

کد : 105509 | تاریخ : 30/04/1384

سنجاب گفت: «من لانه­ام در تنه­ی این درخت است. هر روز یک ظرف آب، از رودخانه آورده­ام و به آن داده­ام. پس این زردآلوها مال من است.» درخت که تا این لحظه ساکت مانده بود، شاخههایش را پایین آورد و گفت: «همه­ی شما مراقب من بودید. همه­ی شما برای من زحمت کشیدید. این زرد آلوها، مال همه­ی شماست.» موش و سنجاب و پرنده، با خوش حالی به درخت نگاه کردند و زردآلوهای شیرین و خوش مزه­ی آن را چیدند. زردآلوهایی که مال هر سه­ی آنها بود.

[[page 6]]

انتهای پیام /*