مجله خردسال 238 صفحه 6

کد : 106041 | تاریخ : 02/06/1395

کرده­اند. اما تو نه. همان جا بمان. تو باید اولین سلامت را به ماه بکنی.» غنچه­ی کوچولو قبول کرد. وقتی خورشید پشت کوه­ها پنهان شد، بوته­ی گل سرخ به غنچه­اش گفت: «خب! شجاع باش و باز شو!» غنچه آرام آرام گلبرگ­هایـش را باز کرد و یک گل سرخ قشنگ شد. ماه که درآمد، گل سرخ به ماه سلام کرد و خندید. صبح روز بعد، اولین گلی که به خورشید سلام کرد، گل قشنگ قصه­ی ما بود.

[[page 6]]

انتهای پیام /*