قصهی حیوانات بزغالهها تصمیم گرفتند تنهایی به گردش بروند. یک روز، وقتی که بزها و گوسفندها برای خوردن علف به دشت رفته بودند... بره گفت: «نه! من از مادرم جدا نمیشوم.» بزغاله کوچولو به بره گفت: «تو هم با ما میآیی؟»