مجله خردسال 253 صفحه 19

کد : 106270 | تاریخ : 02/06/1395

برای بگیر. من بال ندارم و نمی­توانم آن را بگیرم.» بال زد و بال زد و رفت بالا تا به رسید. آن­وقت نخ بادکنک را گرفت و دوباره بال زد و بال زد و پایین آمد. ، را پیش برد. گفت: «من که تنهایی نمی­توانم با آن بازی کنم!» گفت: «من بازی!» گفت: «من هم بازی!» خندید و با سر را به طرف انداخت. هم را به طرف انداخت.آن­وقت­بازی شروع شد. و و هر سه با هم بازی کردند و خندیدند.

[[page 19]]

انتهای پیام /*