
جشن تولد
دیروز جشن تولد پروانه بود.
من و زنبور و مورچه ها منتظر بودیم.
پروانه پیله اش را سوراخ کرد و از آن بیرون آمد!
جشن تولد شروع شد. مادرم برایمان شیرینی آورد.
پروانه پرید و رفت. زنبور هم به دنبال او پرید و رفت.
من ماندم و مورچه ها. ما که بال نداشتیم تا بپریم.
پس با هم شیرینی خوردیم و برای پروانه جشن تولد گرفتیم!
[[page 17]]
انتهای پیام /*