مجله خردسال 315 صفحه 3

با من بیا ... دوست من سلام. من هندوانه هستم. سرخ و شیرین و آبدار! می دانی چرا امروز پیش تو آمده ام؟! چون امشب شب یلدا است. بلندترین شب سال. وقتی فردا صبح از خواب بیدار شوی، فصل زمستان شروع شده است. مردم ایران، شب یلدا را جشن می گیرند. به دیدن هم می روند، هندوانه و آجیل می خورند و با حرف های خوب، همدیگر را شاد می کنند. من تمام تابستان و پاییز را منتظر ماندم تا شب یلدا بشود و پیش تو بیایم. حالا در این شب قشنگ، دست مرا بگیر و برای ورق زدن مجله، با من بیا ...