مجله کودک 04 صفحه 22

کد : 107588 | تاریخ : 26/07/1380

دیدار دوست گفتو گو با یک جانباز جنگ تحمیلی همکلاسیام را بیشتر در جبهه میدیدم یکشنبه 29 مهر مصادف با 4 شعبان ، روز ولادت حضرت ابوالفضل العبّاس (ع) است. میدانید که این روز را روز«جانباز» نامیدهاند . به همین مناسبت به سراغ یک دوست جانباز رفتیم. آقای صابر از بچّههای جنگ و جبهه است و برای ما که بعد از جنگ تحمیلی به دنیا آمدهایم ،حرفهای بسیاری از بچّههای دیروز دارد.صابر هنوز بوی جبهه میدهد؛ چون در روزهای خوب جبهه برای خدا هدیه فرستاده است. صابر جانباز است و ما همه به او افتخار می کنیم. Ø کمی از خودتان بگویید. · در سال 66 با تلاش زیاد در حالی که در جبهه هم حضور داشتم، دانشجوی دانشگاه تهران شدم و در رشته «مدیریت آموزشی» شروع به تحصیل کردم . وقتی در پایان سال 66 جنگ شدید شد و نیاز جبههها زیاد شد، به جبهه رفتم. در خرداد ماه سال بعد، در منطقه شلمچه به سختی زخمی شدم. با این حال از سال 69 به دانشگاه را ادامه دادم . الان هم در شرکت نفت کار میکنم. Ø وقتی به جبهه رفتید چند سالتان بود؟ · دانشآموز بودم . در تعطیلات نوروز با برادر بزرگم که برای مرخصی به خانه آمده بود، دو هفته به منطقه عملیاتی جنوب رفتم. اسم آن منطقه «بستان» بود. صفای رزمندهها در آنجا مرا تحت تأثیر قرار دارد. Ø خانوادة شما با جبهه رفتن شما مخالفت نکردند؟ · از آنجایی که گاهی ما سه برادر، هرسه تا در جبهه بودیم؛ چرا، برایشان سخت بود، اما چون عملیات جنگ گسترده بود، جبهه به ما نیاز داشت. Ø جنگ چه پیامی برای نسل امروز دارد؟ · جنگ به تنهایی چیز خوبی نیست. دفاع از انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی با رهبری امام خمینی باعث شده بود که حکومتهای زورگو نتوانند ایران را تحمل کنند. برای همین هم جنگ را پیش آوردند. به نظر من نسل امروزه درگیر جنگ است؛ اما نه جنگ نظامی. دشمن الان به جنگ فرهنگ و ارزشهای دین ما آمده ست. باید در این جبهه هم پیروز شویم. Ø یک خاطره قشنگ برایمان

[[page 22]]

انتهای پیام /*