
شعر دوست
خبرنگار
افسانهشعباننژاد
از صبح زود تا شب
بابا به فکر کار است
سخت است کار بابا
او یک خبرنگار است
***
همراه او همیشه
یک کیف و دوربین است
هر روز توی شهری است
کارش همیشه این است
***
دیشب که خواب بودم
او باز هم سفر رفت
بابا خبرنگار است
اما چه بیخبر رفت
[[page 10]]
انتهای پیام /*