مجله کودک 08 صفحه 30

کد : 107704 | تاریخ : 24/08/1380

دانش دوست آقای قاضی ، من یک قطره آب هستم! من و میلونها قطره آب دیگر از ظلمی که به ما میشود شکایت داریم. ما از انسانها شکایت داریم. اگر شما بدانید زحماتی که برای زحماتی که برای تمیز شدن من و دوستانم کشیده میشود، تا چه اندازهاست؛ آنوقت در قضاوتتان حتماً به ما توجه خواهید کرد .فکر می کنید من و دوستانم به همین سادگی در لیوان آب جای میگیریم؟ اصلاً اینطور نیست. مثلاً در تهران عدهای از دوستانم از 32 کیلومتری شمال شرق تهران و از سد لتیان به سوی تهران حرکت میکنند و عدهای دیگر، از 40 کیلومتری شمالغربی شهر، از کنار جاده کرج به چالوس، میدانید چقدر این راه طولانی است؟ خود من از دامنه قله دماوند و ازناحیه پلور به تهران میآیم. اما ای کاش فقط راه طولانی بود. نرسیده به تهران ، در نقاطی از خارج شهر، ما باید کار گرفتن آشغالهای مسیر خود را انجام بدهیم. بعد به ایستگاه «تهنشین اولیه» میرویم؛ کلی دردسر و وقت تلف کردن دارد. ما مجبور هستیم بعد از ته نشینی به محل «کلرزنی اولیه» برویم. فکر میکنید تحمل این ماده شیمیایی راحت است؟ تازه بعد از آن ما را یکراست به محوطههای «زلال سازی آب» میبرند. از این مرحله که راحت میشویم، خیالمان خوش است که دیگر کاری با ما ندارند که ناگهان از ایستگاههای «ته نشینی ثانویه» سر در میآوریم. بعد از آن ما را از تعدادی صافیهای شنی روباز عبور میدهند تا به قول خودشان عملیات «صاف سازی آب» انجام شود. دست آخر از همان مادة کلر که در اول ورودمان به ما زدند، آخر سر هم به ما میزنند.

[[page 30]]

انتهای پیام /*