
قسمت اول
نویسنده:آرن شفارد
مترجم: پرستو پورحسینی
داستان
ارواح
(افسانهای از کشور کره)
روزی بود و روزگاری. در زمانهای قدیم
پسری بود به نام «دانگ چین».او افسانهها
را خیلی دوست داشت. هرشب موقع خواب،
پیشخدمت پیر آنها که نامش «پک»بود، برای
او افسانهای تعریف میکرد. «دانگ چین» پسر
خیلی خوبی بود، ولی یک اخلاق بد هم داشت
وآن این بود که دوست داشت افسانههایی را که
میشنید، فقط برای خودش نگه دارد.بنابراین هر شب
بعد از اینکه «پک» افسانهای را تعریف میکرد، او
میگفت: «آقای پک به من قول بده که این افسانه
را برای هیچ کس دیگر تعریف نکنی.» آقای
«پک» هم مؤدبانه میگفت: «بسیار خوب سرور
من، قول میدهم.» سالها گذشت و هر شب همین
ماجرا ادامه داشت تا این که «دانگ چین»به دوران
جوانی رسید. پدرش از روستای مجاور، برای او
همسری همسن خودش انتخاب کرد. شب قبل
[[page 26]]
انتهای پیام /*