مجله کودک 22 صفحه 22

کد : 108020 | تاریخ : 02/12/1380

وقتی که همه، ماستها را کیسه می­کنند... خبر دادند که قیمت ماست در تهران خیلی گران شده و فقیرانی که شام و ناهارشان نان و ماست بود، دیگر قدرت خرید ماست را هم ندارند. مختارالسلطنه هم فوراً برای همه ماست­فروشها دستوری صادر کرد که: «اگر نرخ ماست را پایین نیاورید، چنین و چنان می­کنم.» چند روزی گذشت، مختارالسلطنه با قیافه­ای ناشناس به یکی از لبنیاتی­ها رفت و ماست خواست. ماست­فروش، مختارالسلطنه را نمی­شناخت، ولی نام او را شنیده­بود. پرسید:«چه­جور ماستی می­خواهی؟» مختارالسلطنه گفت: «مگر چند جور ماست داریم؟» ماست فروش جواب داد: «معلوم است که تازه به تهران آمده­ای و نمی­دانی که دو جور ماست داریم؛ یکی ماست معمولی و دیگری ماست مختارالسلطنه!» مختارالسلطنه حیرت زده پرسید: «فرق این دو ماست با هم چیست؟ ماست فروش سرش را خاراند و گفت: «هان! و اما فرق آنها. ماست معمولی همان ماستی است که از شیر درست می­کنیم، بدون آن که به آن آب اضافه کنیم و به هر قیمتی که دلمان بخواهد می­فروشیم؛ اما کیسه کردن ماست، یکی از شیوه­های معمول برای جداکردن آب از ماست است. به طوری که ماست غلیظتر و لذیذتر شود. بعضی­ها هم هستند که برعکس عمل می­کنند، یعنی به ماستهای غلیظ و لذیذ آب اضافه می­کنند تا سود غلیظتری ببرند! در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، یکی از ماموران مخصوص شاه، شخصی بود به نام مختارالسلطنه. در آن زمان اوضاع تهران آن­قدر ناامن شده بود و گرانی بیداد می­کرد که ناصرالدین شاه حکومت تهران را به مختارالسلطنه سپرد. در آن زمان شهرداری وجود نداشت و حاکم شهر بر همه­چیز نظارت داشت؛ حتی بر قیمت کالاها و مجازات گرانفروشان. در آن زمان به دلیل گرانی بیش از حد، شهر پر بود از گداها و بیکاره­هایی که هنگام گذشتن از جلو مغازه­ها گاهی به خوراکی­هایی که جلو دکانها چیده شده بود، ناخنک می­زدند. مختارالسلطنه برای نشان دادن قدرت خود دستور داد گوش چند نفر از این گداها را ببرند تا برای دیگران درس عبرت شود! روزی از روزها به مختارالسلطنه

[[page 22]]

انتهای پیام /*