مجله کودک 23 صفحه 8

کد : 108042 | تاریخ : 09/12/1380

مردی از بهشت افشین علاء یکی بود و یکی بود و خدا بود نه آدم بود در عالم، نه حوّا خدا می­خواست دین تنها نباشد علی را از بهشت آورد بر خاک چو آمد، کعبه شد گهوارۀ او زمین و آسمان شد دست بوسش علی با غصّه و غم آشنا بود برای بی­پناهان آشیان ساخت علی خوابید، امّا سیر هرگز علی سر در درون چاه می­کرد بدیها دید او در زندگانی جدا از او مکن ما را خدایا در اینجا از بدیها دورمان کن خدا بود و خدا بی­انتها بود علی بود و محمّد بود و زهرا محمّد در زمین تنها نباشد به خاک تشنه، او چون چشمۀ پاک روان شد آیه­ها دربارۀ او علی داماد شد، زهرا عروسش علی با درد عالم آشنا بود برای بینوایان سفره انداخت خورشت دیگری با شیر،هرگز جهان را شرمگین از آه می­کرد نمی­گنجید در دنیای فانی در این دنیا و آن دنیا، خدایا در آنجا با علی محشورمان کن.

[[page 8]]

انتهای پیام /*