
بازیهای مجلۀ دوست خیلی خوشمان آمد. بعد هم
دستهجمعی در چادری که مدرسه کلاس چهارمیهاست
جمع شدیم و این تامه را برای شما نوشتیم.
در این اردوگاه حدود 1250 چادر وجود دارد و در آن
حدود6000 نفرزندگی میکنند. نیروهای هلال احمرایران
برای ما 20حمام صحرایی،7تانکر آب و 116 دستشویی
درست کردهاند تا استفاده کنیم.چند چادر هم وجود دارد
که ما از آنها به جای مدرسه و مسجد استفاده میکنیم.
البته ما کاغذ و دفتر و کتاب و خودکار نداریم اما سعی
میکنیم درسهای معلمهایمان را خوب گوش کنیم و یاد
بگیریم. صبحها پسرهادر چادرها درس میخوانند و عصرها
دخترها. ما با وجودی که زندگی سختی داریم اما بچههای
شاد و پرنشاطی هستیم. دخترها با هم خاله بازی و
بشین و پاشو عمو زنجیرباف بازی میکنند و یا در
چادرهای هم مهمانی میگیرند و شعر و آواز میخوانند.
پسرها هم یا فوتبال بازی میکنند و یا بازیهایی که شما به
آن خروس جنگی و خرپشته میگویید. مردها هم شبها
بعد از نماز خفتن(نماز عشا) زیر نورافکنها جمع میشوند
و ساز میزنند وآواز میخوانند.
ما از کمکهای دولت و ملت ایران بسیار متشکریم.
از کمکهای کانون پرورش هم متشکریم که برای ما
بادبادک و مداد رنگی میفرستد. اگر شما هم بتوانید برای
ما خودکار، دفتر، توپ و لباس بفرستید خیلی خوشحال
میشویم.
ما با آقای روزنامهنگاری که پیش ما آمده بود دوست
شدیم. او برای ما قصه گفت و شعر خواندو از ما عکس
گرفت. ما هم برای اینکه او را خوشحال کرده باشیم برایش
شعر خواندیم. گلدسته این شعر را خواند:
ما کودکانیم، شیرین زبانیم
مانند بلبل آواز خوانیم
توی چادرها شادیم و خندان
پیسه نداریم مکتب بخوانیم
پیسه یعنی پول و مکتب هم یعنی مدرسه. راز محمد
این شعر را خواند:
سر حوض سخی جان چارده چنار است
به گرد مرقدش گلها قطار است
منظور ما از سخی جان، حضرت علی (ع) است.
فرحناز،زیبا گل،لعل محمد،خور بیبی و پیروژ هم
دستهجمعی این شعر را خواندند:
انار دونه دونه
خمینی مهربونه
بدرو، رقیه، لیلومه،بختآور،نسرین و جنت بیبی هم
این شعر را خواندند:
قاغ قاغ کلاغه
کلاغه توی باغه
کلاغی قغ قغ میکنه
مورچه رو بیدار میکنه
گندمها رو بار میکنه
تو لونه انبار میکنه
خُب دیگر وقت شما را
نگیریم.اگر توانستید برای ما
نامه بفرستید. زبیده گل،بیبی
زهرا،آقاگل،مخدوم،گل علی
قریش،جمیله،سکینه،
شاهزاده،فیض محمد،غلام،
نیاز احمدو عبدالقادر همه سلام
میرسانند. خدارحم، شایسته،
ساربیبی ودرخومیگویند که بچههای ایران را خیلی
دوست دارند. امیدوارم روزی بتوانیم شما را در خانههای
خودمان درکابل و هرات و مزار شریف، و درغور و بادغیسی
و قندهار مهمان کنیم.
خدانگهدار و به امید دیدار
بچههای اردوگاه میل46
[[page 13]]
انتهای پیام /*