
عید نینیها
درشکم مامانیها مبارک
گفت و گوی خودمانی «دوست»باطاهره ایبد و دوقلوها
طاهره ایبد نویسنده داستانهای یکقل، دوقل است و 17 سال است که او برای کودکان و نوجوانان داستان
مینویسد، تا کنون از او کتابهای: چهل پنجره، شیشههای شکسته، خروس جنگی، صالح، آخرین نامه،
رابین هودکوچک، دور گردون، عمونوروز بازنشسته میشود. اسیران کوچک، عطش و آتش، کوچه به کوچه، التماس
مرغابیها، الم شنگه و به هوای گل سرخ منتشر شده است.
به مناسبت سال نو،به سراغ او و نینیها،یعنی محمدحسین و محمدمهدی رفتیم تا با آنها گفت وگو کنیم.
· خانم ایبد،برای بچهها بگویید چه شد که
داستانهای یکقل، دوقل را نوشتید؟
-وا!مگر مامانها،نینیهایشان را مینویسند؟! نینیها
متولد میشوند، این دوقلوها یعنی داستانهای یک قُل، دوقُل
هم متولد شدند.
· اما آنها مثل نینیهای دیگر نیستند، حرف
میزنند، دعوا میکنند، اذیت میکنند
این را که میگویم، محمد حسین که روی صندلی
نشسته است،چپ چپ مرا نگاه میکند و میگوید:
خودت مثل نینیهای دیگر نیستی! خودت
دعوا میکنی، اِه!
محمدمهدی از آن طرف سرک میکشد و به محمدحسین
میگوید:
-محمد حسین، این حرفها عیب است، نگو.
آقاهه ناراحت میشود.
خانم ایبد میگوید: «ببینید، همۀنینیها حرف میزنند،
[[page 17]]
انتهای پیام /*